خلاصه داستان: بین من و دنیا روی تلاش یک دختر برای سرپا نگه داشتن رابطهاش با دوستپسرش که از او دور شده تمرکز میکند. این دختر که سعی دارد خلاء درونش را با عشق پر کند، به مرور زمان از عشقش دور میشود و این باعث میشود از طریق دنیای مجازی برای دوستپسرش یک بازی ترتیب دهد…
خلاصه داستان: خانواده ی گوچر بعد سرقتی که در استانبول انجام دادن به ازمیر فرار میکنن تا از حوادثی که پشت سر گذاشتن به دور باشن…خونواده ی گوچر که به سمت اِگه رفتن گوسفندهای خوشگلترین دختر روستا ظریفه جلوی راهشونو میگیره…همون لحظه یه عشق بین ساواش و ظریفه و باریش شکل میگیره…خونواده ی گوچر میخوان فرمول داروی گیاهی معجزه آسای ظریفه که با اون شیناسی رو مداوا کرد رو به دست بیارن عشقشون به واقعیت تبدیل میشه…این داروی گیاهی که دوای هر دردیه میتونه دوای درد عشق باشه؟
خلاصه داستان: سریال خدمتکاران از روی سریال امریکایی Devious Maid’s” و سریال مکزیکی “Ellas son La Alegria Del Hogar” ساخته شده است. خدمتکاران داستان زندگی پنج خدمتکاریست که در چهار عمارت متفاوت مشغول به کار هستند. در حقیقت سریال خدمتکاران با 5 خدمتکار شروع میشود که یکی از آن ها کشته میشود و خدمتکاری که به جای او می آید در مورد عاقبت او تحقیق میکند چون این قتل توسط انسان های با نفوذی لاپوشونی میشود. در خانه ی دیگر یک مادر و دختر با هم خدمت میکنند و دختر عاشق پسر خانواده میشود. در حقیقت هر خدمتکاری داستان خودش را دارد. یکی از خدمت کارها آرزوی خواننده شدن دارد و خدمتکار دیگر آرزو دارد دخترش که موقع آمدن به استانبول مجبور شده رهایش کند را کنار خودش بیاورد…
خلاصه داستان: دختر خانواده لی که سال ها ناپدید شده بود، ناگهان برمی گردد و این ملاقات غافلگیرکننده باعث آشفتگی در شهر می شود. حوادث و حقیقت یکی پس از دیگری دنبال می شود و رازهای نهفته در خانواده لی به تدریج آشکار می شود ...
خلاصه داستان: هان جینگ مو که شخصیتی بسیار سرد دارد و درکل سرور بازی شماره 1 است با لو وان وان دانشجوی آکادمی فیلم که او نیز یک بازیکن حرفه ای در بازی است، تصمیم میگیرند که برای برنده شدن در “چالش جام قهرمانان”، یک اتحاد تشکیل دهند و برای مسابقات تیم شوند و…
خلاصه داستان: اد و یاسمین بیست سال ازدواج کرده اند و آنها یک زوج نمونه هستند که توسط دوستانشان نشان داده شده اند. آنها دو دختر به نام های درین و اجه دارند. با این حال ، رازی که تصویر “خانواده شاد” آنها را در روابط خود ترسیم می کند.آنها از بدو تولد اجه از همدیگر جدا هستند ، آنها با هم نبوده اند. عشق در حال حاضر خانه آنها را ترک کرده است.
بهار بدون اینکه پدرش را بشناسد توسط مادرش بزرگ شده است. وقتی فهمید شریک مراد پدرش بارلاس است و برای مقابله با او به این شرکت می آید. بارلاس رو با توهین از در بیرون میکند . او به طور اتفاقی در شرکت با مراد ملاقات می کند. مورات تحت تأثیر این دختر سرزنده قرار میگیرد. عشق مراد را صدا زد و گفت بیا. در حالی که مراد از عشق سرگردان شده ، جزر و مدی میان این دو زن به وجود می آید. مراد بین عشق اول ، اولین نور چشمی ، بین یاسمین ، مادر فرزندانش و بهار عشق دوم ، میماند.