خلاصه داستان: Eflatun ، یک زن نابینا از کودکی ، توانسته است با کمک نمایش های مختلف سایه و صدا پدرش زندگی خود را به دست آورد. Eflatun حرفه پدرش را در تعمیر ساعت به ارث می برد. او منتظر مردی است که چه کسی ...
خلاصه داستان: دانشآموزان محروم بورسیه دریافت میکنند تا در دبیرستان بچههای ممتاز تحصیل کنند تا در مورد حادثهای که بهترین دوستشان را فلج کرد، تحقیق کنند. آنها با تعصب و دسیسه روبرو می شوند و مطمئن نیستند که چه کسی دوست، دشمن یا معترض است...
خلاصه داستان: Adityaraj Singh ، یک NRI آرزو می کند که یک هتلدار مورد نظر باشد اما توسط خانواده وی کاهش می یابد. وقتی او با جینی گاروال ، یک سرآشپز حومه شهر ملاقات می کند ، همه چیز جالب می شود.
خلاصه داستان: مینا،یک مددکار اجتماعی است که یک کلینیک خانوادگی در مرکز تاریخی ناپل کار میکند. پس از جدا شدن از شوهر قاضی خود ،کلودیو دی کارولیس ،او برای زندگی با مادر ستمگر خود اولگا بازگشته ...
خلاصه داستان: خود کرده را تدبیر نیست : روزی که آلیزه بدنیا میآید مادرش فوت میکند و پدرش سالیان سال بدون کمترین سختی او را بزرگ میکند، برای همین خیلی دختر لوس و خودخواهی بار میآید. آلیزه که با تصمیم پدرش برای ازدواج مجدد رسما دیوانه میشود، تصمیم میگیرد از پدرش انتقام بگیرد و …
خلاصه داستان: عزیز تنها مدیر هلدینگی است که توسط پدر و مادرش تأسیس شده است. از همان لحظه ای که عاشق فریده شد، شروع به زیر سوال بردن خود و زندگی اش کرد. اما برای کسی که در موقعیتی قرار دارد باید خیلی چیزها را رها کرد...
خلاصه داستان: رویارویی بین اینسیلا، دستیار مطرود ناز و مته شروع به تغییر مسیر آینده ناز می کند، جایی که او همه چیز را با مته با اشتیاق سمی برنامه ریزی می کند.
خلاصه داستان: زمانی که فارس از سوریه باز میگردد تا رستوران والدینش را در شهر «نصر الجبل» لبنان بازگشایی کند، شایعاتی که سالها پیش صاحبخانه قدرتمند فوزی را به قتل آنها متهم میکردند، تحت تأثیر قرار میدهد. حقیقتی که ناگزیر به تهدید می شود...