خلاصه داستان: لی هوان شاهزاده ای که گرفتار یک نفرین مرموز شده و مین جه یی، زنی که تحت تعقیب است؛ در حالی که شاهزده به پاک کردن اتهامات دروغین مین جه یی کمک میکند، او نیز شاهزاده را از شر نفرین رها میکند…
خلاصه داستان: زو جینگلون در حین انتصاب فرماندار یائو ژو، به اشتباه وارد یک روستای دورافتاده به نام تائوهاوو میشود. در آنجا او رسم عجیبی را کشف میکند که زنان تنها پس از تجربه یک عشق رمانتیک، به عنوان فردی بزرگسال در نظر گرفته می شوند. در طی مراسم افتتاحیه، زو جینگلون ناگهان توسط روستاییان به عنوان نشانه ای از بهشت شناخته میشود. به همین دلیل روستاییان به زور زوجینگلون را در تائوهاوو نگه میدارند و…
خلاصه داستان: در طول دوره لونگ خوآ، خواجه شیائو دو با فو وانگ نقشه کشید تا بهش کمک کنه تا بر تخت سلطنت بشینه. قرار بود بو یین لو با امپراطور فقید دفن شود اما شیائو دوئو اونو نجات میده بو یون لو قرار بود زن امپراتور باشد. با توجه به موقعیتش، قرار بود حتی تا مرگ هم امپراتور رو همراهی کنه، اما شیائو دو اونو نجات میده چرا که نظر فو وانگ را به خودش جلب کرده. این دو با گذشت زمان به هم نزدیک تر میشن. با این حال، نمی تونن احساساتشون رو بهم نشون بدن. جاده عشق پر از موانع است... سرنوشت آنها چه خواهد شد؟
خلاصه داستان: طی ششمین سال سلطنت امپراطور چیانگ لونگ، وی یینگ لو برای تحقیق درباره ی حقیقت پشت مرگِ خواهر بزرگترش، با لباس ندیمه ی قصر وارد شهر ممنوعه می شود و..
خلاصه داستان: Ye Ling Shuang و Qi Hai Rui دوستان صمیمی هستند که با هم در علفزارهای Ye Bei بزرگ شده اند. اگرچه یه لینگ شوانگ به عنوان فردی بیگانه از علفزارها در نظر گرفته می شد و مورد نفرت هم قبیله هایش بود، هفتمین شاهزاده خانم یه بی، چی های روی هرگز به او نگاه تحقیر آمیز نداشت و با او به عنوان دوست صمیمی خود رفتار می کرد. یه لینگ شوانگ تصمیم میگیرد تا مادام العمر به شاهزاده خانم وفاداری کند.
خلاصه داستان: به دلیل انتخابات برای ازدواج، دختران از سراسر جهان در شینچوان جمع می شوند. یین ژنگ، ششمین استاد جوان شینچوان، و لی وی، که فقط میخواهد در این انتخابات شکست بخورد و در زادگاهش راحت زندگی کند، بهطور تصادفی با یکدیگر آشنا میشوند. در آنجا، فصل جالب و جدیدی از زندگی آنها شروع می شود و…
خلاصه داستان: داستان در مورد اسرار عجیب و غریب مختلفی مانند "جنگل روح خون"، "شهر پولینگ" و "دره ارواح" می گوید که بائو ژنگ در جوانی خود در راه رفتن به پکن برای عجله برای امتحان تجربه کرد.
خلاصه داستان: پس از از دست دادن حافظه خود، یک ولیعهد با زندگی یک فرد عادی روبرو می شود و عشق فراموش نشدنی را به عنوان شوهر قدیمی ترین مجرد چوسون تجربه می کند.