خلاصه داستان: سریال خدمتکاران از روی سریال امریکایی Devious Maid’s” و سریال مکزیکی “Ellas son La Alegria Del Hogar” ساخته شده است. خدمتکاران داستان زندگی پنج خدمتکاریست که در چهار عمارت متفاوت مشغول به کار هستند. در حقیقت سریال خدمتکاران با 5 خدمتکار شروع میشود که یکی از آن ها کشته میشود و خدمتکاری که به جای او می آید در مورد عاقبت او تحقیق میکند چون این قتل توسط انسان های با نفوذی لاپوشونی میشود. در خانه ی دیگر یک مادر و دختر با هم خدمت میکنند و دختر عاشق پسر خانواده میشود. در حقیقت هر خدمتکاری داستان خودش را دارد. یکی از خدمت کارها آرزوی خواننده شدن دارد و خدمتکار دیگر آرزو دارد دخترش که موقع آمدن به استانبول مجبور شده رهایش کند را کنار خودش بیاورد…
خلاصه داستان: اد و یاسمین بیست سال ازدواج کرده اند و آنها یک زوج نمونه هستند که توسط دوستانشان نشان داده شده اند. آنها دو دختر به نام های درین و اجه دارند. با این حال ، رازی که تصویر “خانواده شاد” آنها را در روابط خود ترسیم می کند.آنها از بدو تولد اجه از همدیگر جدا هستند ، آنها با هم نبوده اند. عشق در حال حاضر خانه آنها را ترک کرده است.
بهار بدون اینکه پدرش را بشناسد توسط مادرش بزرگ شده است. وقتی فهمید شریک مراد پدرش بارلاس است و برای مقابله با او به این شرکت می آید. بارلاس رو با توهین از در بیرون میکند . او به طور اتفاقی در شرکت با مراد ملاقات می کند. مورات تحت تأثیر این دختر سرزنده قرار میگیرد. عشق مراد را صدا زد و گفت بیا. در حالی که مراد از عشق سرگردان شده ، جزر و مدی میان این دو زن به وجود می آید. مراد بین عشق اول ، اولین نور چشمی ، بین یاسمین ، مادر فرزندانش و بهار عشق دوم ، میماند.
خلاصه داستان: گروهی از جوانانی که برای رویاهای خود در شهر تلاش می کنند تصمیم گرفته اند برای یافتن فرصت های دیگر به کوه های سرسبز بروند. آنها در اقدام خود برای راه اندازی یک کسب و کار، نشاط جوانان شهری و مفهوم مدیریت بازار را به روستاها تزریق می کنند و با غلبه بر مشکلات بسیاری، تصویری زیبا خلق می کنند.
خلاصه داستان: این سریال حول محور مردی میچرخد که نقش نوهای را بازی میکند که برای برآورده کردن آخرین آرزوی مادربزرگ از شمال فرار میکند، زنی که عاشق آن مرد میشود و افراد درگیر در بازی.
خلاصه داستان: هی یونگ یک دختر 16 ساله غیر متمدن است که زندگی اش را بدبخت می بیند و هیچ چیز ارزش زندگی کردن را ندارد (مادرش در کودکی مرده است) بنابراین او هرگز در مدرسه تلاش نمی کند و همیشه نسبت به دیگران بی ادبانه و با خشونت رفتار می کند.
خلاصه داستان: یون سو یون و پدر ماردش در گذشته با کانگ بک سان رابطه صمیمی داشته اند. او وقتی متوجه می شود که کانگ بک سان در تراژدی زندگی پدر و مادرش دست داشته، تصمیم میگیرد با کانگ ته پونگ، پسر بک سان، ازدواج کند و انتقام بگیرد…
خلاصه داستان: مدرسهای که آرام در قلب جامعهای پرهیاهو قرار دارد، برای هر کسی که ممکن است از آن عبور کند، کاملاً عادی به نظر میرسد. با این حال، همانطور که اغلب اتفاق می افتد، ظاهر می تواند کاملاً فریبنده باشد. این مدرسه که توسط چندین فانتوم مخرب زندگی میکند، میزبان بیش از اعضای هیئت علمی اختصاصی و دانشجویان پر جنب و جوش است.